در رسانه ها

«توران خانم» پرستار فرهنگ کودکان ایران زمین
21 خرداد 1397

«توران خانم» پرستار فرهنگ کودکان ایران زمین

مستند زندگی زنده‌یاد توران میرهادی در زادروز او به صورت اینترنتی اکران می‌شود.
 

نرگس عاشوری
روزنامه نگار
رخشان بنی‌اعتماد و مجتبی میرتهماسب از مهر ماه سال 1391 تا آبان‌ماه 1395 یعنی آخرین روزهای زندگی توران میرهادی، نفس به نفس، با او همراه شدند تا لحظات زندگی و تلاش‌های آن بانو برای انتشار فرهنگنامه کودکان و نوجوانان را ثبت کنند. این دو فیلمساز در این چند سال، رخ به رخ و پا به پای مادرعلمِ تعلیم و تربیت نوین ایران قدم برداشتند تا با تصویر زندگی این زن خود ساخته ایرانی، از یک سو بدون شعار و قهرمان‌پردازی، خودباوری و اطمینان به نفس را با مخاطب مرور کنند و از سوی دیگر، بر اهمیت آموزش پایه صحه بگذارند و حالا ماحصل تجربه 5 ساله این همراهی شده مستندی با عنوان «توران خانم». «توران خانم» روایت داستان زندگی زنی است که از روزهای سخت جنگ جهانی دوم و تحصیل در دانشگاه سوربن فرانسه و تجربه فضای استبداد و دیکتاتوری هیتلر تا جوانمرگی برادرش فرهاد، تیرباران همسرش سرگرد جعفر وکیلی، غرق شدن فرزندش در سیل، سرطان و مرگ همسر دومش محسن خمارلو در میانسالی و... همه را تاب می‌آورد و زانو خم نمی‌کند تا به توصیه مادرمجسمه‌ساز آلمانی‌اش«غم بزرگ را تبدیل به کار بزرگ کند». بنیانگذاری مدرسه فرهاد، شورای کتاب کودک و فرهنگنامه کودکان و نوجوانان و نهادهای بسیار دیگر در زمینه کودکان این سرزمین و... از جمله ده‌ها کار بزرگی است که توران میرهادی از غم‌های بزرگ ساخته. در این مستند همراه با تصویر کارستان او، تلاش‌ها و نگرانی‌های توران‌خانم در واپسین سال‌های زندگی‌اش برای تداوم کارها و اندیشه‌هایش برای رشد کودکان این سرزمین دیده می‌شود. رخشان بنی‌اعتماد و مجتبی میرتهماسب قصد دارند «توران خانم» را در فضای اینترنت، همزمان در داخل و خارج از کشور اکران کنند و تمام درآمد حاصل از فروش بلیت این اکران را در اختیار «شورای کتاب کودک» و «فرهنگنامه کودکان و نوجوانان» قرار دهند. مستند «توران خانم» همزمان با روز تولد توران میرهادی از ساعت ۷ بعدازظهر ۲۶ خردادماه فقط به مدت ۴۸ ساعت نمایش داده خواهد شد و تهیه بلیت آن از ۱۲ خردادماه مقدور است. به همین بهانه با مجتبی میرتهماسب به گپ و گفت نشستیم تا از توران خانم و آن پنج سال بگوید:
سال 91 و قبل از ساخت مجموعه «کارستان» با رخشان بنی‌اعتماد سراغ «توران خانم» رفتیم. همان روزها صحبت بود که این فیلم به مجموعه «کارستان» ملحق شود اما ادامه فیلمبرداری تا 18 آبان 95 و همزمانی تدوین آن با اکران مجموعه «کارستان» مانع از آن نشد که تا آماده شدن «توران خانم» نمایش عمومی «کارستان» را به تعویق بیندازیم. اگرچه از ابتدا هم تصمیم‌مان این بود که عواید و درآمد این مستند را به شورای کتاب و فرهنگنامه کودکان اختصاص دهیم که این طبیعتاً در معادلات کارستان نمی‌گنجید. با وجود این اکران اینترنتی «توران خانم» به‌عنوان هفتمین فیلم «کارستان» می‌تواند آغازگر فصل جدیدی برای این مجموعه باشد. رسیدن به طرح ساخت «کارستان» شاید نتیجه تجربه‌هایی بود که پیش از این داشتیم. «بانوی گل سرخ» را حدود 11 سال قبل ساخته بودم و فیلم ساختن از چنین شخصیت‌هایی همیشه برایم دغدغه بود. «توران خانم» هم یکی از آن شخصیت‌هایی بود که سال‌ها دلم می‌خواست راجع به آن کار کنم.
آشنایی با «توران خانم»
درباره توران میرهادی هم خودشان کتاب‌های زیادی دربیان اندیشه‌هایشان نوشته‌اند و هم مقالات زیادی‌ درباره تبیین اندیشه‌های او منتشر شده است. اگر کسی بخواهد توران میرهادی را بشناسد این منابع موجود است اما در جامعه ما عموماً کمتر دغدغه و تلاشی برای آشنایی با این شخصیت‌ها و تفکرشان وجود دارد. از ابتدای ساخت این مستند به این فکر کردیم که برای معرفی این انسان وارسته که تمام عمر مفید زندگی‌اش را برای تعلیم و تربیت فرزندان ایران گذاشته ابتدا همه ابعاد وجود انسانی‌اش را نشان دهیم و در پله بعد سراغ اندیشه‌های توران میرهادی برویم که شاخصه آن تأسیس مدرسه فرهاد و آوردن شیوه‌های نوین آموزش و پرورش در دهه سی و حذف سیستم رقابتی در آموزش و پرورش و آوردن شیوه‌های مشارکتی در امر آموزش بود و در نهایت تأسیس شورای کتاب کودک و بنیانگذاری فرهنگنامه کودکان و نوجوانان و تأسیس حدود 20 نهاد کودکی که در آن نقش مستقیم داشته و در ایجاد ده‌ها نهاد دیگر به‌صورت غیرمستقیم نقش داشته. توران میرهادی به‌عنوان معمار نهاد کودکی ایران و یکی از انسان‌های وارسته در این فیلم دیده و شناخته می‌شود. من معتقدم کسی که توران میرهادی را بشناسد حتماً خودش انسان بهتری خواهد شد و کسی که اندیشه‌های توران میرهادی را بشناسد حتماً بچه‌‌هایش را بهتر تربیت خواهد کرد. در واقع تمام تلاش ما این بود که به این محتوا برسیم. این فیلم را باید دید چون شناخت توران میرهادی مقطعی از زندگی‌ آدم را تغییر می‌دهد؛ شناخت کسی که برای تفاوت نوع نگاه او همین تیتر کتابش کافی است که «صلح را باید از کودکی آموخت».
 ارتباط مستقیم با مخاطب
دغدغه من و خانم بنی اعتماد و گروهی که دور هم جمع شدیم پخش فیلم است؛ یعنی دغدغه مخاطب و گسترده کردن موضوعاتی که درباره آن فیلم می‌سازیم. بعد از اکران خصوصی سال گذشته دوستان در ارشاد همکاری کردند و نه با حذفیات، بلکه با تغییراتی جزئی در برخی صحنه‌ها در رابطه با حجاب، مجوز نمایش عمومی را در VOD صادر کردند. دریافت مجوز نمایش عمومی مسیر ساده‌ای نداشت ولی شدنی بود اما وضعیت دلخواه ما اکران در «هنر و تجربه» نبود بلکه خواسته‌مان این بود که مخاطب بیشتری فیلم را ببیند. ظرفیت «هنر و تجربه» و آن ‌چیزی که برای این گروه تعریف شده ایده‌آل ما نیست. اشکالاتی در گروه هنر و تجربه وجود دارد، مشخصاً در جذب مخاطب جدید و حتی حفظ مخاطب بالقوه خودش. در چنین شرایطی و در حالی که روی تلویزیون هم نمی‌شود حساب کرد راهکار ما برای جذب مخاطب گسترده‌تر، ارتباط مستقیم با مخاطب از طریق اینترنت بود. فارغ از اشکالاتی که در سیستم پخش سینما وجود دارد همیشه یکسری بهانه‌گیری‌های موجه و غیرموجه وجود دارد برای اینکه در زمان اکران کسی فیلم را ندیده باشد اما اکران اینترنتی شرایط عادلانه و برابری است برای همه آنهایی که دوست دارند فیلم را ببینند. برای دیدن فیلم زحمتی نیست جز اینکه در آن روز بلیت بخرند و هر ساعتی در هر جای جهان فیلم را ببینند.
محکی برای نمایش عمومی
اگرچه تجربه‌ای در سیستم نمایش عمومی و شورای صنفی اکران ندارم ولی پیچیدگی‌های آن را می‌شناسم. معادلاتی در پخش وجود دارد که حتی فیلم‌های داستانی مهم و آثار فیلمسازان شناخته شده هم در این نوع پخش ناموفق هستند به این دلیل که فیلم‌هایشان غیرتجاری است. تکیه فروش بر فیلم‌های تجاری عامه پسند است و اصولاً بر همین مبنا هم تولید می‌کنند. تجربه دیدن فیلم روی پرده برای خود فیلمساز جذابیت بیشتری دارد و البته این 48 ساعت اکران اینترنتی می‌تواند یک نوع محک باشد و اگر به فروش قابل قبولی برسیم به تیم ما این انرژی را می‌دهد که دنبال اکران عمومی آن هم باشیم.
رخشان بنی‌اعتماد و نگارش «توران خانم»
یکی از تعاریف پروژه «کارستان» از همان ابتدا نوشتن 5 فیلمنامه بر اساس شخصیت‌های این مستندها بود؛ الان حدود 7 ماه است که نگارش این 5 فیلمنامه کلید خورده است. برای «توران‌خانم» که قبل از کارستان شروع کرده بودیم از همان ابتدا مشخص بود که باید در گستره بیشتری به این شخصیت بپردازیم. مدتی است که خانم رخشان بنی‌اعتماد و یکی از همکارانش نگارش فیلمنامه‌ای بر مبنای شخصیت توران میرهادی را آغاز کرد‌ه‌اند تا برشی از زندگی ایشان در قالب یک اثر سینمایی جلوی دوربین رود.
چشم‎های فروبسته تلویزیون
 تلویزیون چشم‌اش را روی ما که هیچ، روی واقعیت‌های این جامعه بسته است. برای مجموعه «کارستان» با وجود ارتباطاتی که داشتیم، شرایطی که بعدها در گفت‌وگو‌ها ایجاد کردیم و خودشان سراغ ما را گرفتند اما هیچ اتفاق مثبتی نیفتاد. انگار میلی به این نوع نگاه ندارند البته که آنها زیانکارند و چیزی را از دست می‌دهند. این جامعه که کارش را می‌کند و ما هم کار خودمان را می‌کنیم. آنها در اصلی را می‌بندند و ما پنجره‌ای باز می‌کنیم تا فیلم‌هایمان را نشان دهیم. تلویزیون انگار مال کشور و جزیره دیگری است.
 وعده‌های عملی نشده شهرداری!
نه من و نه خانم بنی‌اعتماد هیچ وقت برای امیال شخصی‌مان سراغ این جنس نهادها نرفته و نخواهیم رفت. با وجود این قبل ‌از اکران خصوصی «توران خانم» با آقای نجفی شهردار وقت تهران قرار ملاقاتی در منزل‌شان گذاشتیم و طرح موضوع کردیم تا در نهایت ایشان در تک مراسم اکران خصوصی اعلام رسمی کردند که قرار است منزل مسکونی توران میرهادی در تهران به‌عنوان شورای کتاب یا یکی از فعالیت‌های مورد علاقه خانم میرهادی، مورد استفاده قرار گیرد. مهم‌تر از آن پیشنهاد درخواست شهرداری تهران برای تهیه فرهنگنامه کودک و نوجوان برای حدود 300 کتابخانه‌ در سطح شهر تهران بود تا این کتاب را در سطح وسیع تری به عموم جامعه، خصوصاً جوانان و نوجوانان برساند. هر دو این وعده‌ها در زمان آقای نجفی محقق شد و طبعاً با رفتن ایشان هم امیدی به عملی شدن آن نیست.

یادداشت
زنجیره شویم برای دغدغه‌های توران خانم

نوش آفرین انصاری
دبیر شورای کتاب کودک
توران میرهادی بی‌تردید از چهره‌های مهم و تأثیرگذار معاصر است؛ شخصیتی که تمام دغدغه‌اش کودکان ایران و جهان، مسأله صلح، بحث آموزش و پرورش و تأثیر ادبیات بر رشد عواطف انسانی و ایجاد زیبایی شناسی و همنوع دوستی در بشر بود. نه تنها در حرف، بلکه در عمل. تأسیس مدرسه فرهاد، تأسیس شورای کتاب، راه‌اندازی فرهنگنامه کودکان و نوجوانان با هدف ایجاد پرسشگری در کودکان و دریافت پاسخ و اطلاعات درست ماحصل همین دغدغه‌ها بود. توران میرهادی نه تنها خودش بلکه زندگی خانوادگی‌‌اش هم الگو است و کل خانواده در این راه و کار بزرگ با او همراه شدند. مستند «توران خانم» دوران پایانی این زندگی درخشان را به شکلی نشان می‌دهد که روی خانواده‌ها تأثیرگذار است. لابد بعد از تماشای این مستند مخاطب به این فکر خواهد کرد که امانت و کوشش «توران خانم» نباید روی زمین بماند و باید برای فرزندان و نسل‌های بعدی این سرزمین ادامه پیدا کند. «توران خانم» ما را به فکر می‌اندازد که هر کداممان تصمیم بگیریم و فکر کنیم برای جامعه و نسل جوان چه کرده‌ایم و چه می‌توانیم بکنیم. با تماشای این فیلم این خواسته در مخاطب ایجاد می‌شود که چگونه اندیشه‌های ایشان را بیشتر کشف کند و درباره او بیشتر بداند. یکی از اتفاق‌های خوب پس از مرگ توران میرهادی بازنشر آثار ایشان است. این بازنشر تکمیل‌کننده فیلم «توران خانم» است و جلوه‌هایی از اندیشه ایشان را در کتاب‌های نسبتاً کوچک عرضه می‌کند. به همه کسانی که علاقه‌مند به مسأله تعلیم و تربیت و پیشرفت جامعه هستند توصیه می‌کنم که این کتاب‌ها را مطالعه کنند.
نکته مهم آخر تأکید دوباره بر احیای کار داوطلبانه است. در بیش از 50 سالی که توفیق همکاری با توران میرهادی داشتم ایشان بر کار داوطلبانه و سهمی از مشارکت هر کس که به جامعه تعلق دارد تأکید داشتند. دوستان و علاقه‌مندان به کار داوطلبانه با شورا تماس بگیرند و اجازه دهند تجربه‌های نابی که در این سال‌ها به دست آوردیم را با آنها سهیم شویم چرا که برای خودشان و زندگی خانوادگی و اجتماعی‌شان بسیار مفید خواهد بود.
منبع: